سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
به گزارش قدس آنلاین، چند روز پیش هتلی ۲۰ طبقه در مشهد پایتخت معنوی کشور طعمه حریق شد. خبرگزاریها به نقل از کارشناسان دلیل این آتشسوزی را سوختن نمای ساختمان که در ظاهر «کامبوزیت» و از مصالحی ناپایدار و غیر بومی بوده است، دانستند. همین مسئله زمینه خسارات فراوان به این ساختمان شد.
در همین راستا بد نیست بار دیگر به اختصار به اهمیت عناصر و متریال پایدار بومی و به طور کلی آثار با ارزش و سرمایههای عظیم بومی میراث فراموش شده این سرزمین، اشاره کنیم.
وقتی صحبت از مصالح بومی به میان میآید، مقصود از آن در وهله نخست آجر است. مصالحی کاملاً بومی و محیط زیستی و مقاوم در مقابل آتش.
نقش آجر در بنا، همانند «نت» در موسیقی و «کلمه» در شعر است؛ آثار معماری و باغسازی و... میراث فرهنگی که در جای جای این سرزمین به عنوان تجربه هزاران ساله نیاکان بصیر ما وجود دارد، از آن منظر منشأ رشد و بالندگی سرزمین هزاران ساله ما بوده که بر اساس فطرت انسان و فطرت آفرینش خلق شده و سرمایه گرانسنگ زیست بوم ماست، به عبارتی این آثار؛ آینه هنر، فرهنگ، تاریخ، بوم شناسی، آمایش سرزمین، انسان شناسی، نشانه شناسی، اقتصاد،سلامت و... است و ضمن آنکه از ارزش برون مرزی والایی برخوردار میباشد، مورد توجه ایرانگردان، جهانگردان و سیاحان مختلف از سراسر دنیا میباشد، بستر جذب جهانگردان و در پی آن زمینه ارتقای صنعت توریسم را فراهم میسازد تا آنجا که از «آندره ژید» فرانسوی گرفته تا «بورخس» آرژانتینی و به طور کلی جهانیان سالها و قرن هاست طالب این مواریث گرانسنگ ایران زمین میباشند، ولی خود ما که وارث این سرمایههای حیات بخش هستیم، متأسفانه با این همه دایره المعارف حیات و تمدن بیگانه هستیم و آن را رها کردهایم که نتیجه آن نپذیرفتن ارزشهای والای سبک زندگی ایرانی و اسلامی است که در دل معماری ایرانی و اسلامی خلق میشود؛ چرا که اساساً فضاها بر انسانها اثر گذار است، چنان چه در میدان نقش جهان اصفهان، احساس معرفت شناسی، تعالی، نگاه آسمانی و خداشناسی در آدمی بیدار میشود، حال آنکه برای مثال در میدان تازه تأسیس شهدای مشهد که باید همچون میدان نقش جهان اصفهان با تعامل شهرداری با معماران و استادکاران آستان قدس رضوی شکل میگرفت، این ضرورت هویتی اتفاق نیفتاده است و اکنون این میدان تاریخی و مقدس بدون وجاهت با روح معنوی و تاریخی آن است و حاصل این خود باختگی چیزی جز محو تمدن ایران اسلامی و اشاعه انواع ناهنجاریهای گوناگون که امروزه مورد تمنای شهر سازان و برنامه ریزان شهری شده است نیست. متأسفانه ما به گونهای تمام قد تسلیم تهاجم انواع متریال ناپایدار و سبکهای معماری و باغسازی غیر خودی شده و خود را رایگان در اختیار معماری و باغسازی غیر خودی قرار دادهایم و در مقابل از دست دادن سرمایههای مادی و معنوی خود، گوی سبقت را از یکدیگر میرباییم. این در حالی است که پروفسور آوهاشی، رئیس صنعت گردشگری ژاپن، آثار معماری ایرانی را منحصر بفرد و در قله معماری جهان میداند.چه نیکوست از آبی که در کوزه داریم تشنه لب گرد جهان نگردیم؛ زیرا توجه به شعار مقدس استقلال در این حوزه هم حال ما را و هم حال اقلیم ما را خوب خواهد کرد. پس بیاییم تا دیر نشده از این آثار درسها بگیریم و آنها را در زندگی حال و آینده خویش بکار بندیم و بدانیم که آثار میراث فرهنگی نعمت است؛ پس کفران نعمت نکنیم.
*کارشناس ارشد معماری وباغسازی بومی
نظر شما